نشریه چشمه
سرانجام و پس از مدتها کشمکش بر سر پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران، محمد البرادعی در سوم اسفندماه 86 برگ دیگری از موفقیتهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران را به صفحات تاریخ پیوند زد تا امروز بیش از هر زمان دیگری نتیجه ایستادگی های ملت و دولت مسلمان ایران به رهبری مقام عظمای ولایت خود را نمایان سازد.
پیرامون موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران و روند طی شده برای رسیدن به موفقیت های کنونی سخن بسیار است و تفصیل آن در این مقال نمی گنجد اما نکته ای که در این میان حائز اهمیت است توجه به چند اصل مهم در راستای کسب موفقیت های تدریجی در این مسیر است.
نخستین مورد، رهبری هوشیارانه مقام معظم رهبری در این میان است. به عنوان مثال بعد از تعلیق داوطلبانه کلیه فعالیت های هسته ای ایران در دولت اصلاحات که در واقع نوعی واکنش مثبت درمقابل تهدیدات غرب تلقی می گشت، این تعلیق موجب گشت تا همگان به این نتیجه برسند که سرتکان دادن مقابل خواسته های بی منطق غرب هیچگاه به سود ملت نخواهد بود و البته پایانی نیز نخواهد داشت، لذا بعد از یک دوره دوساله تعلیق در دولت اصلاحات و در حالیکه آژانس و غرب همچنان بر روند تعلیق ایران پافشاری می نمودند و در این میان متاسفانه مسئولین دولتی نیز اراده ای برای شکستن تعلیق از خود نشان نمی دادند، رهبری به مسئولین دولتی و مذاکره کننده هسته ای سابق به ریاست حسن روحانی دستوردادند تا فرآیند تعلیق نباید بیش از این ادامه دار باشد. این نکته ای است که ایشان درسفر اخیر خویش در شهر یزد نیز بدان اشاره فرمودند: " من همان وقت هم در جلسهى مسئولین گفتم اگر چنانچه (غربی ها) بخواهند به این روند مطالبهى پىدرپى ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان میشوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستى این روند عقبنشینى متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروى، و اولین قدمش هم باید در همان دولتى (دولت اصلاحات) انجام بگیرد که این عقبنشینى در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم شد. "
اما نکته بعدی ، روی کارآمدن دولتی جسور و شجاع و در عین حال نیز متکی بر مردم بود. دولت نهم در حالی وضعیت پرونده هسته ای کشور را به دست گرفت که آژانس انرژی اتمی به شدت خواستار ادامه تعلیق فعالیت های هسته ای کشور از سوی دولت جدید بود اما در ازای عدم تعلیق از سوی کشورمان، تهدید ارجاع پرونده هسته ای کشور به شورای امنیت تنها ضامن اجرای آژانس در این زمینه بود. در ادامه شورای امنیت با تصویب قطعنامه 1696 سعی داشت تا مانع بزرگی را مقابل پیشرفته های روزافزون کشورمان در عرصه هسته ای ایجاد کند اما احمدی نژاد با اعلام نصب و راه اندازی 164 دستگاه سانتریفیوژ پاسخ درخور دیگری را به تهدیدات پوچ غربی ها داد. البته این کشمکش ها باز هم ادامه داشت تا آنجا که رییس جمهور با صراحت اعلام نمود در صورت تصویب قطعنامه ای دیگر، 3000 عدد دستگاه سانتریفیوژ نصب شده دیگر را نیزبکار خواهد گرفت و زمانی که قطعنامه 1737 تصویب شد، درکمال ناباوری غرب ، جهانیان شاهد تحقق هشدارهای قبلی رییس جمهور در این زمینه شدند و 3000 دستگاه سانتریفیوژ جدید چرخه های پیشرفت هسته ای کشورمان را هر چه زودتربه سمت جلو می بردند. و اما سرانجام زمانی که غربی ها آخرین قطعنامه (1747) را به تصویب رسانیدند، احمدی نژاد در اقدامی ابتکاری روز بیستم فروردین ماه هر سال را به نام روز جشن ملی هسته ای نامگذاری نمود و خبر پیوستن ایران را به چرخه سوخت هسته ای اعلام نمود. این فراز و نشیب ها تا آنجا ادامه پیدا نمود که محمد البرادعی در گزارش آذرماه خودبار دیگر بر عدم انحراف روند دستیابی جمهوری اسلامی ایران به انرژی صلح آمیز هسته ای تاکید کرد و ظرف چند روز بعد نیز گزارش NIE (نهادهای اطلاعاتی آمریکا) بر عدم انحراف و صلح آمیز بودن روند هسته ای شدن کشورمان از سال 2003 تا کنون تاکید داشت.
اما سرانجام ، البرادعی علیرغم تمامی فشارهای ممکن، در سوم اسفندماه 86 برگ دیگری ازپیروزی های غرور آفرین هسته ای کشورمان را در صفحات تاریخ تثبیت نمود. با آنکه برخی از قسمتهای این گزارش اندکی دو پهلوست اما در نهایت اعلام می دارد که هیچگونه سند و مدرک معتبری نسبت به انحراف غنی سازی های هسته ای کشورمان در دست آژانس نیست و پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران در اژانس بین المللی انرژی اتمی مختوم اعلام گشته است. همانی که رییس جمهور پیشتر ازاین، بارها و بارها آن را فریاد زده بود اما علاوه بر دشمنان خارجی ملت ایران ، بسیاری از عناصر داخلی وابسته به بیگانه نیز هم صدا با دشمن، سخنان رییس جمهور را ناممکن می دانستند و سعی در ویژه جلوه دادن شرایط کشور داشتند اما گذر زمان صحت ادعاهای رییس جمهور را بیش ازپیش نمایان ساخت .